نه نشانه‌های هشدار دهنده مرگ چادر مسافرتی شما

از دیگر منابع آب این استان دریاچههای کوچک محلی است که به هنگام طغیان رودها در قسمتهایی که سطح آبهای زیرزمینی

توسط مدیر سایت در 7 اردیبهشت 1402

از دیگر منابع آب این استان دریاچههای کوچک محلی است که به هنگام طغیان رودها در قسمتهایی که سطح آبهای زیرزمینی بالا است به وجود میآید و برای کشاورزی، صید و شکار مورد استفاده قرار میگیرد. وی نوشته بود که «قبلاً رافضی بودم، اما دیگر نیستم. رهبران شیعه استرالیا نیز بارها ادعاهای وی مبنی بر روحانی بودن را شرمآور خوانده و تکذیب کرده بودند اما او با لباس روحانیت در مجامع مختلف حضور مییافت. مازندران در دوران باستان تپوش آری و تپوری نامیده میشد و به نظر میرسد مستقل یا نیمه مستقل از سرزمین ماد و هخامنشیان بوده باشد ولی از تپورها و آماردها در لشکرکشی های هخامنشیان سخن به میان آمده و این سرزمین در دوران هخامنشی و اسکندر بخشی از ساتراپ تپوری بود و این سرزمین در زمان فرهاد اشکانی توسط اشکانیان فتح شد و بخشی از سرزمین اشکانیان گردید ولی بعد خاندان بومی تپورستان به نام گشنسب شاهان بر مازندران حاکم گردید و این سرزمین در سال ۵۳۱ میلادی تحت اداره ساسانیان درآمد و کاووس ساسانی به مدت ده سال به عنوان پتشخوارگرشاه بر طبرستان حکومت نمود و پس از وی زرمهرشاهیان تا سال ۶۴۲ میلادی بر طبرستان به حکومت پرداختند. Artic le h​as been g en​er᠎at ed  wi th G SA Co​nt ent ᠎Generator DE​MO!

این طرح اگرچه در نظر بود تا تهران ادامه یابد، ولی با کارشکنیهای پیمانکارهای بلژیکی به شکست انجامید و خطوط آن، برچیده و از آن به عنوان تیرکهای تلگراف استفاده شد. و آریان و کوینت کورس در شرح جنگ های اسکندر مقدونی و هخامنشیان به یک ساتراپ به نام ساتراپ تپوری در حاشیه دریای مازندران اشاره میکنند که سرزمین آمارد نیز به آن ضمیمه شده بود و این ساتراپ تا رود آماردوس امتداد داشت. و آریان و کوینت کورس در شرح جنگ های اسکندر مقدونی و هخامنشیان به یک ساتراپ به نام ساتراپ تپوری در حاشیه دریای مازندران اشاره میکنند که سرزمین آمارد نیز به آن ضمیمه شده بود. برخی ریشه نام مازندران را آمیختهای از ماز به معنی بزرگ و نیز میانه، ایندیرا و آن پس وند مکان دانستهاند و در نتیجه عبارت «مازیندیران» را به معنی جایگاه دیو بزرگ، ایندیرا میدانند. در دوران ساسانی آمل مرکز اصلی تپورستان بودهاست و پس از اسلام شهرهای آمل، ساری، کجور و کلاردشت مرکز طبرستان بودند و در دوران زندیه مرکزیت آن با بارفروش (بابل) بود و دوران قاجار و پهلوی مرکزیت آن با ساری بود.

و ابن فقیه همدانی پتشخوارگر را بخشی از طبرستان و از شهرهای رویان میداند. به گفته ابن فقیه همدانی، رویان از کورههای طبرستان است و از شهرهای رویان: چالوس، لارز، شرز و بذشوارجر است. آن میدانند. ماز در زبان مازندرانی به زنبور عسل گفته میشود و کسانی که این ریشه یابی را پذیرفتهاند معنای مازندران را «جایی که زنبورعسل در آن هست» میدانند. در اهمیت سرگذشت وقایع تاریخی این استان، کافی است که گفته شود هیچیک از مناطق ایران به اندازه این سرزمین، شاهد رویدادهای تاریخی نبودهاست. از سوی دیگر در لاسم و در میان رشته کوه دوبرار، قلههای بلندی مانند انگمار، سیاه کمر دیده میشود که یکی از آنها قله بلند ماز است. در ایام دیگر مانند اعیاد مذهبی و ملی نیز کشتی لوچو برگزار میشود و جایزه برنده یک رأس گاو یا گوسفند و فرش است که توسط اهالی خریداری میشود. بسیاری از ملل کوچکتر دیگر را نیز تحت سلطه خود درآورد، که صحبت دربارهٔ آنها کار طولانی خواهد بود. شاه برای عزیزالسلطان دستگاه وسیعی ترتیب داده بود و او را همه جا به همراه خود میبرد. برگزاری گسترده تورهای طبیعتگردی در ایران از حدود سال ۱۳۸۶ آغاز شد و رفته رفته همراه با استقبال ایرانیان از این سفرها تعداد برگزار کنندگان این شاخه از صنعت گردشگری نیز افزایش یافت.

عدهای نیز به این دلیل که سابقاً این سرزمین مملو از گوزن بوده و مازن نیز به معنای گوزن بوده و از طرفی دران را نیز به معنای درندگان میباشد اینطور استنباط کردهاند که دران به معنای درنده کنایه از ببر مازندران است و چون این سرزمین در گذشته مملو گوزن و ببر بوده مردم آن سرزمین را به این نام خواندند. مردم دماوند هنوز به این کوه بلند که در شمال شهر دماوند امتداد یافته، ماز میگویند. نام تاریخی سرزمین شمالی ایران در دوران باستان بهصورت تپوشآری و تپوری و تپورستان بودهاست که ریشه در نام قوم تپور دارد. نخستین کتاب در این باره به نام هواشناسی و طبیعتگردی در سال ۱۳۹۲ توسط جعفر سپهری، استاد هواشناسی کوهستان به چاپ رسید. امین احمد رازی مولف کتاب تذکره هفت اقلیم در باب طبرستان مینویسد:از حوالی جرجان و حدود دامغان تا کوهستان ری و طالقان بخشی از طبرستان است. این برداشت از معنی مازندران، با مازندران شاهنامه هم تا حدودی تناسب دارد، و البته با برخی نقاط دیگر که به مازندران شهرت دارد. رستمدار و کجور و دیمه و لاریجان نیز متعلق به طبرستان است و برخی جیلانات را نیز داخل طبرستان شمردهاند. گواه آن را هم شاهنامه دانستهاند که در آن از مازندران به عنوان جایگاه دیو سفید نام بردهاست و نیز ایندیرا را کوهی دانستهاست در میانه این سرزمین.

اگر از نوشتن این مطلب لذت بردید و مطمئنا می توانید اطلاعات بیشتری در مورد خرید چادر صحرایی لطفا از صفحه ما بخواهید.

آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن