رد کردن کمونیسم: چگونه مارکس می خواست قدرت را از طریق هرج و مرج

کارل مارکس بنیانگذار کمونیسم منفور بسیاری از چیزهایی که در زندگی تنها. ثبات جامعه جرم او, و او به دنبال سرنگون

توسط NEWSSHANS در 12 تیر 1399

کارل مارکس بنیانگذار کمونیسم منفور بسیاری از چیزهایی که در زندگی تنها. ثبات جامعه جرم او, و او به دنبال سرنگونی تمام موجود در ساختارهای اجتماعی از طریق انقلاب و پس از آن ایجاد یک دولت مردمی; در واقع یک دیکتاتوری. اما مثل همه چیزهای بد مارکس تصور فریبنده استراتژی برای به انجام رساندن اهداف خود.

مردم را نمی خواهد شما را جدی بگیرید اگر شما را به یک مرفه "بورژوا" جامعه و به آنها بگویید که برای خراب کردن دولت است. مارکس درک که کمی. بنابراین او نمیفهمد چند کلید سازه که نیاز به برچیده شود و برای اولین بار قبل از نهایی yell برای هرج و مرج.

خود هویت

مارکس می خواستم برای خلاص شدن از "بورژوازی فردیت بورژوایی استقلال و بورژوایی آزادی است." چرا فردیت است بنابراین تضاد به سوسیالیسم ؟ مارکس می خواست یک کارگر انقلاب است. اما این کار نخواهد کرد اگر شما کارگران با عقاید فردی. مانند در مورد اتحادیه های کارگری امروزه آن را بسیار دشوار است برای زنده ماندن در محل کار اگر شما پیوستن به این اتحادیه است. حتی اگر آنها نمی خواهند به برخی از افراد در پیوستن به متوقف کردن قلدری تاکتیک های اتحادیه های کارگری.

مارکس می خواست یک کارگر که نمی خواهد فکر می کنم خیلی از وضعیت و تاریخچه و چگونه سرمایه گذاری می کند. چرا که این نوع از آموزش و پرورش خواهد به ناچار فردی بیشتر در معرض ابتلا به دنبال موفقیت مالی و تبدیل شدن به خوبی خاموش. این فرد نمی خواهد مراقبت زیادی در مورد "قربانی" خواهد شد و تلاش سخت خود را برای آینده بدون شکایت پیوسته است.

خانواده

"بر چه پایه و اساس است, در حال حاضر, خانواده, خانواده بورژوا بر اساس? در سرمایه های خصوصی به دست آورید. در آن شکل کاملا توسعه یافته این خانواده وجود دارد و تنها در میان بورژوازی" می نویسد: مارکس.

این موضوع مشکل حتی برای انقلابیون. همه مراقبت برای مردم آنها بزرگ شده و خانواده ساخته شده است که آنها چه هستند; این فقط یک بخشی از بشریت است. اما مارکس در نظر گرفته شده که خانواده ها بودند فردی واحدهای خود را با آداب و رسوم, اعتقادات و نظرات. این همه در مورد کنترل و قوی رایگان واحد خانواده است که زندگی در جامعه می شود و خود را نیکوکار و تاثیر گذار از نظرات. مارکس تا به حال یک طرح حیله گر برای رسیدن به این هدف فروپاشی خانواده است. یکی بود از طریق فمینیسم و دوم از طریق تصاحب مالکیت خصوصی است.

Owning land gives stability to man and power over his environment. (Image: pixabay / CC0 1.0)

داشتن زمین می دهد و ثبات و قدرت خود را بیش از محیط زیست است. (تصویر: pixabay / CC0 1.0)

ملک

به گفته مارکس "مدرن بورژوایی مالکیت خصوصی است نهایی و کامل ترین بیان از سیستم تولید و تصاحب محصولات است که بر اساس طبقاتی در بهره برداری از بسیاری از معدود."

هنگامی که افراد دارای زمین های خود را, آنها دارای آزادی — آزادی برای انجام آنچه آنها می خواهند که در زمین زندگی می کنند و با این حال آنها خواهد شد. زمین را می دهد که فرد حس مالکیت و اقتدار است. در کشورهای کمونیستی مردم همه گرد هم می آیند تا در خدمت منافع چند نخبگان حاکم کلاس. آنها تابع هوی و هوس و خیالات از حاکمان با هیچ قدرت و یا قدرت خود را. این را نمی توان انجام زمانی که فردی مالکان خواهد شد که تقاضا نخبگان به سادگی دست از اموال خود را.

میهن پرستی

در سازمان ملل مارکس این حال به می گویند: "مردان کار کشور ندارند." مارکس می خواست جهان بدن حاکم برای حکومت مردان (مانند سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا) به جای سازمان ملل فردی با هویت منحصر به فرد. او کاملا منفور فردیت. او را دیدم بازرگانی به عنوان بزرگ اکولایزر مانند امروز در مورد چین که جهانی توپی تولید صنعتی. مارکس افتخار شده اند از آنچه در چین به دست آورد. همه کشورهای جهان وابسته به چین برای ارائه خود را از اساسی ترین محصولات از مواد غذایی و دارو به ساخت و ساز و فن آوری است. و به دلیل این وابستگی این کشورها در حال حاضر نیاز به سانسور حتی خود رسانه ها را به خود دلجویی کمونیست چینی تامین کنندگان.

اخلاق

Religions have all outlasted Marxism and Communism. (Image: pixabay / CC0 1.0)

ادیان همه outlasted مارکسیسم و کمونیسم. (تصویر: pixabay / CC0 1.0)

یک مرد با ایمان را نمی توان به راحتی فتح. او اعتقاد الهی را قادر می سازد او را به تحمل باور نکردنی سختی و فداکاری فوق العاده ای. فهم اخلاق و عمل است که ریشه در ادیان. این مفهوم از ایمان بود و بزرگترین آزمون برای مارکس و یکی که کمونیست ها به این روز شده اند قادر به غلبه بر.

به همین دلیل است که در هر جامعه ای می آید که تحت کمونیسم یکی از اولین گام را برای از میان بردن دین است. در دین یک مرد را ارائه می دهد خود را به بالاتر الوهیت. این باعث می شود آن را دشوار برای کمونیست نخبگان برای ایجاد تسلط خود را.

کارل مارکس می خواستم به اجازه رفتن از فردیت خود را, دین, خانواده, ملک و ملت به طوری که او ایدئولوژی را جایگزین آن همه و نخبگان حاکم در نظر گرفته می شود تنها حاکمان. همه این ویژگی ها محافظت شده در قانون اساسی ایالات متحده برای همین دلیل.

دنبال کنید با ما در توییتر و یا اشتراک به ما ایمیل لیست

کارآفرین آنلاین: نرم افزار محبوب برای مدیریت فرآیندهای کسب و کار


tinyurlis.gdu.nuclck.ruulvis.netshrtco.de
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن