7 حقایق ساده درباره بالش بادی توضیح داده شده
به این دلیل منبع الهام و سرچشمهٔ پرفراز و نشیبِ آثارش را باید در همین روحیهٔ او جستجو کرد که با تسلسلی از عشق و امید بود و همواره نیز با ناکامی روبرو میشد. در نتیجهٔ کمشنوایی، بتهوون شروع به استفاده از دفترچه یادداشت کرد که اینک یک منبع کتبیِ غنی و منحصر بهفرد دانسته میشود. بتهوون پیش از آنکه به ناشنوایی کامل برسد، صداهای کوتاه و پرطنین را بهتر از صدای بلند میشنید. بتهوون از سال ۱۸۱۵، به ناشنوایی کامل رسید و هیچگونه ارتباطی جز با دفتر یادداشت برایش امکانپذیر نبود و قدیمیترین یادداشتهای وی مربوط به سال ۱۸۱۶ است.∗ شرح زندگی بتهوون پس از ناشنوایی کامل، غمانگیز است و تا لحظهٔ مرگ، تأثیر ناگوار آن در وی وجود داشت. دوستان او که عمدتاً در ده سال گذشتهٔ زندگی او رابطه داشتند، در این دفترچهها مینوشتند تا بتهوون بداند که آنها چه میگویند و بتهوون نیز به صورت شفاهی یا با نوشتن در دفترچهٔ یادداشت پاسخشان را میداد. ∗ ناشنوایی تدریجیِ بتهوون از سال ۱۷۹۶ تا ۱۸۰۰ شروع شد.∗ گوشهایش مدام صدا میکرد و درد معده هم بیشتر او را ناراحت میکرد. مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به لودویگ فان بتهوون در ویکیگفتاورد موجود است. سال ۲۰۲۳، در یک تحلیل جامع که از دیانای چند تار موی بتهوون انجام گرفت، نشان میدهد که کروموزومهای «Y» او با دیگر اعضای خانواده مشترک نیست و نتیجه میگیرند که وی حاصلِ یک رابطهٔ خارج از ازدواج از طرف خانوادهٔ پدری بودهاست.
این جشنواره در ابتدا نامنظم بود اما از سال ۲۰۰۷ همه ساله برگزار میشود. در سال ۱۸۴۲، مجسمهٔ موتسارت در سالزبورگ اتریش رونمایی شده بود، اما وین تا سال ۱۸۸۰، با مجسمه به بتهوون احترام نمیگذاشت. در حالی که بتهوون تنها ۹ سمفونی ساختهاست، اما در تاریخ موسیقی سمفونیهای بتهوون را دارای ارزشی بیش از تمام سمفونیهای هایدن و موتسارت میدانند و از بتهوون بهعنوان «پادشاه سمفونی» و از هایدن بهعنوان «پدر سمفونی» نام میبرند. ↑ حسنی، تاریخ موسیقی، ۱۵۸-۱۵۹. ↑ حسنی، تاریخ موسیقی، ۱۵۵. ↑ حسنی، تاریخ موسیقی، ۱۶۲. به عنوان مثال، منتقدین اولیه و سرسختِ موسیقی، پنهان و غیرمستقیم، فینالِ سمفونی شماره ۹ را به عنوان محصولی از یک آهنگسازِ ناشنوا و پیر، رد کردند. ویکینبشته حاوی متنی از ویرایش یازدهم دانشنامه بریتانیکا «Beethoven, بالش بادی گردنی Ludwig van» است. این صفحه آخرینبار در ۱۵ آوریل ۲۰۲۳ ساعت ۱۸:۳۲ ویرایش شدهاست. از همان سال ۱۸۴۵ این شهر میزبان یک جشنوارهٔ موسیقی به نام «جشن بتهوون» بودهاست. یک موزه به نام خانه بتهوون در محل تولد وی و در مرکز شهر بن وجود دارد. در بن شد (به درخواست فرانتس لیست، در کمتر از یک ماه طراحی و ساخته شد). بنای یادبود بتهوون در بن به مناسبت هفتاد و پنجمین سالگرد تولدش در اوت سال ۱۸۴۵ رونمایی شد.
مادر بتهوون بر اثر بیماری سِل درگذشت، بتهوون خودش این حدس را زده بود که مادرش مسلول است و این مشکل او را عذاب میداد، پس از آن وی در نامهای رنج و غمش را از این دو موضوع بیان کردهاست. بسیار کسان عظمت هنری او را ستودهاند، اما مقام بتهوون والاتر از آنست که فقط پیشوای موسیقیدانان جهان شمرده شود، زیرا او دلیرترین پیشوای هنر جدید است، او بزرگترین و بهترین دوستِ کسانی است که رنج میبرند و مبارزه میکنند… چشمانِ بتهوون ضعیف و نزدیکبین بود و گفته میشود آبلهٔ مختصری باعث این عارضه در چشمانش شده بود، در نامههای سالهای ۱۸۲۳ و ۲۴ مشخص شده که از این مشکل رنج میکشیده و بسیار ناراضی بودهاست. ناشیگری بتهوون در رفتار با زنان، ارتباط او را با آنها بسیار مشکل میساخت؛ اغلب به دام عشق زنانی میافتاد که ازدواج با آنها برای او محال بود. با این حال از مکاتبات و کتابهای گفتگو مشخص است که او پس از آن دوره، گاهبهگاه با زنان فاحشه ارتباط داشتهاست. از دیگر پیشنهادها برای دریافت نامه جولیتا گویچاردی، ترزه مالفاتی و یوزفینه برونسویک بودند. بتهوون هرگز این نامه را برای گیرندهای نفرستاد، ولی آنقدر مهم تشخیص دادهاست که در سراسر عمرش آن را محفوظ نگه داشته بود.
اما بتهوون قبلاً در سال ۱۸۰۶ شروع به آشکاری این مسئله کرده بود، هنگامی که او در مورد طرحهای موزیکال خود کار میکرد، خاطرنشان کرد: «بگذار ناشنواییهای شما دیگر راز نباشد، حتی در هنر». با توجه به اظهارات بتهوون در مورد شروع ناشنواییاش، تقریباً میتوان حدس زد که بیشترین آثاری که وی خلق کردهاست، در دورانِ کمشنوایی یا ناشنوایی او بودهاست. به هر روی، علت ناشنوایی وی ناشناخته ماندهاست، اما با گمانهزنیهای مختلفی به بیماریهایی مانند تیفوس، خود ایمنی، لوپوس و حتی عادت وی در غوطهور کردنِ سرش در آبِ سرد برای بیدار ماندن نسبت داده شدهاست. مجموعهٔ بزرگی از سمعکهای بتهوون مانند شاخِ مخصوص گوش را میتوان در موزهٔ خانه بتهوون در بن، آلمان مشاهده کرد. بتهوون از میانِ استادان قدیمی فقط باخ، آلماند و هندل را دارای نبوغ میدانست. چرنی اظهار داشت که بتهوون گفتار و موسیقی را بهطور معمول تا سال ۱۸۱۲ هنوز میتوانست بشنود. شاید مهلتی میخواسته تا با این مصیبت خو بگیرد، گرچه بتهوون آنقدر به شادی نیاز داشت که اگر نمییافت، آن را خلق میکرد. بتهوون نیز با نگرانی و اضطراب به اطراف صحنه مینگریست که بداند مشکل از کجاست، کسی جرات نداشت که به وی بگوید مشکل از رهبری خودش است. یک نسخهٔ ضبطِ فونوگرافی از سمفونی شماره ۵ که همراه با نمونههای گستردهای از تصاویر، صداهای رایج، زبانها و موسیقی زمین است، در سال ۱۹۷۷ با کاوشگر وویجر، به فضا فرستاده شد. Da ta has been generated wi th the help of GSA Content Generator DEMO!